
📝 مهدی مهراندیش:
دف یک ویژگی منحصر به فرد و آشکار دارد ولی شاید کمتر به این ویژگی که از نظر من وجه اصلی تمایز دف با سایر سازهای موسیقی است توجه و اشاره شده باشد.
نوازندگان سازهای دیگر وقتی در حال نوازندگی هستند کف دستانشان اغلب به سمت زمین و پایین است و گاهی هم به سمت طرفین خود یعنی چپ و راست.
اما نوازنده دف وقتی که در حال نوازندگی است دستانش رو به آسمان است، تمایزی آشکار که میتواند بیانگر نکات مهمی باشد.
بسیاری دف را ساز عارفان میدانند بدون آنکه به این تمایز اشاره صریح کنند، آری میشود گفت دف سازی آسمانی است و نوازنده دف هرچند پاهایش بر زمین استوار است دستهایش در حال نواختن به سوی آسمان است.
این حالت دستها اغلب بیانگر نیایش است اما نوازنده دف هم پویشی در نیایش دارد و هم آنچه از دل بر دف مینوازد را به آسمانها میفرستد.
دف یادآور انسان میان زمین و آسمان است؛ انسانی که ریشه در خاک دارد اما دلش در جستوجوی نور است.
صدای دف، پژواک تپش دلِ خاکی انسان است وقتی که آرزو دارد صدایش در آسمان شنیده شود.
از دید عرفانی و پدیدارشناسی، جهت بدن هنگام نواختن بخشی از معناست. دفنواز عملاً در وضعیت نیایش، نه در وضعِ صرفِ اجرا قرار دارد.
تعبیر انسان میان زمین و آسمان پای بر خاک با دستی که رو به افلاک است یکی از کهنترین صورتهای بیان رابطهی انسان با کلِ هستی است؛ در دف این استعاره به شکل واقعی در بدن اتفاق میافتد، نه فقط در ذهن.
