نبرد الگوریتمهای انسانی و الگوریتمهای شبکه های اجتماعی
📝 مهدی مهراندیش :
• عصر داده و فراموشی معنا
در روزگاری که همه چیز با «داده» تعریف میشود، انسان به بازاری از توجه تبدیل شده است. میان نور سرد صفحات و ضربان گرم قلب، دو نیرو در نبردند:
الگوریتمهای ماشینیِ شبکههای اجتماعی که میخواهند رفتار را پیشبینی و هدایت کنند، و الگوریتمهای انسانی که بر پایهی معنا، احساس و تجربه بنا شدهاند.
این نبرد فقط بیرونی نیست؛ به درون ما کشیده شده است ؛جایی که انسان ناخواسته قلب خود را با منطقِ ماشین تنظیم میکند.
منشأ دو گونه الگوریتم
الگوریتم اینستاگرام برای نگه داشتن چشم ساخته شده، نه دل.
با اندازهگیریِ هر لحظهی مکث، رنگ، واکنش چهره و شیوهی لمس صفحه، تصمیم میگیرد چه تصویری را نشان دهد تا بیشترین زمان ممکن را در فید بمانیم.
در مقابل، الگوریتم انسانی بر شهود، حافظه، همدلی و معنا بناست؛ تصمیمهای او نه از محاسبه، بلکه از ترکیب تجربه و احساس برمیخیزند.
هدف اینستاگرام افزایش حضور و تکرار است،
اما هدف انسان یافتن معنا و ارتباط.
میدان نبرد: فیدِ روزمره
در هر اسکرول، نبردی پنهان رخ میدهد.
الگوریتم ماشین میخواهد تمرکز را بدزدد، در حالیکه الگوریتم انسانی در تلاش است تا میان تصاویرِ صیقلخورده، چهرهی واقعیِ دیگری و صدای درونی خود را بازشناسد.
این نبردِ خاموش، تعیینکنندهی آیندهی عمقِ درک و کیفیتِ حضور ماست.
استحالهٔ آرامِ الگوریتمهای انسانی
از نگاه من، خطر بزرگتر از تسلط الگوریتمهای مصنوعی، استحالهٔ خودِ الگوریتمهای انسانی است.
انسان در تماس مداوم با منطقِ جذابیتِ زودگذر، کمکم همان منطق را درونی میکند.
امروز جذابیتهای سطحی از نمایشهای جنسی و طنزهای زرد تا شوخیهای پوچ و هیجان لحظهای به سوخت تازهی رفتار انسانی تبدیل شدهاند.
با این روند، انسان برای دیده شدن، خویش را در قالبهایی بازتولید میکند که ماشینها طراحی کردهاند.
الگوریتم انسانی، که زمانی بر اساس معنا و احساس عمل میکرد، آرامآرام در جهت الگوریتم مصنوعی قالبریزی میشود.
نشانهی واژگونیِ ارزشها:
وقتی اشخاص پژوهشگر، فرهیخته و اهل دانش در رشتههای گوناگون تعداد اندکی دنبالکننده دارند، اما بلاگرهایی که با رقص و شوخیهای جنسی،سرگرمی تولید میکنند میلیونها دنبالکننده دارند، یعنی الگوریتمهای انسانی در حال استحالهای دردناک هستند.
اینستاگرام ارزش را وارونه کرده است:
جایی که عمقِ اندیشه خاموش میشود و سطحِ هیجان پاداش میگیرد.
این فرایند نه فقط سلیقه، بلکه مدارِ تصمیمگیری انسان را بازنویسی میکند.
تفکر آرام و جستجوی معنا جای خود را به شتابِ واکنش و عطشِ دیده شدن داده است؛ تغییری که در ظاهر سرگرمی است، اما در باطن فروپاشیِ تدریجیِ عقلِ احساسیِ انسان است.
تقلیدِ ناخودآگاه و باتلاق اکسپلور
انسانها به مرور شبیه کسانی میشوند که بیشترین ارتباط روزمره را با آنان دارند؛ و این فرایند محدود به تماس حضوری نیست.
رفتار، گفتار و حتی الگوی احساسِ ما میتواند تحت تأثیر چهرههایی شکل گیرد که هر روز در قابِ کوچک موبایل تماشایشان میکنیم.
به همین دلیل است که مخاطبانِ بلاگرها، ناخودآگاه به تدریج نسخههایی از همان رفتارها میشوند.
اکسپلورِ اینستاگرام در این میان حکم باتلاقی روانی را دارد؛ جایی که رها شدن و غرقنشدن در آن دشوار است.
اگر اختیار و توان اجرایی داشتم، برای محافظت از الگوریتمهای انسانی، اکسپلور منحوس را از میان برمیداشتم
و روبهرو شدن افراد با محتوا را نه بر پایهٔ تصادف، بلکه بر پایهٔ تلاش و جستجوی آگاهانه قرار میدادم.
در چنین مدلی، هر فرد برای یافتن محتوای مدّنظرش تلاش میکند، و همین تلاش ارزشِ درک و بازخورد را چند برابر میکند.
بازخوردهایی که از جستجوی واقعی زاده شوند، به واقعیت نزدیکترند؛ در حالیکه در مدل کنونی، بازخوردها تصادفی و سطحیاند، با لایکهایی که بدون آگاهی و تحت تأثیر ترفندهای محتوایی ثبت میشوند، نه از عمقِ فهم، بلکه از غریزهی لحظهایِ هیجان.
این سازوکار، انسان را از انتخاب آگاهانه به واکنش غریزی میکشاند؛ و با هر اسکرول، بخشی از آزادیِ تصمیمِ درونی او را میبلعد.
راه بازگشت: بازسازی الگوریتم انسانی
نبرد هنوز تمام نشده است؛ هر بار که انسان به جای واکنش فوری، سکوت میکند و سپس تصمیم میگیرد، الگوریتم انسانی یک گام پیش میافتد.
راه نجات نه در حذف فناوری، بلکه در آگاهی نسبت به آن است؛ در تربیت دوبارهی حس، معنا و ارتباط واقعی.
بازسازی الگوریتم انسانی یعنی:
- اندیشیدن پیش از پست کردن؛ پرسش از خود: «احساسم چیست؟»
- تولید اصیل بهجای مصرفِ منفعل.
- بازگرداندن لحظههای سکوت تعقل به چرخهی روزمره.
شاید ماشینها سریعتر تحلیل کنند، اما انسان هنوز میتواند احساس کند، اشتباه کند و از اشتباه معنا بسازد.
در آیندهای که دادهها همه چیز را تعریف میکنند، بقا فقط با حفظِ این ظرفیت انسانی ممکن است.
الگوریتمهای اینستاگرام شاید ما را بشناسند، اما تنها تا زمانی که ما هنوز از درون الهام میگیریم، نه از تعداد لایکها، انسان باقی ماندهایم.
مهراندیش
۲۶ آبان ۱۴۰۴ خورشیدی
